روان درمانی “کودک درون”
کلید انس و الفت در روابط، شادابی و طراوت و تندرستی، کشف گنجینههای درون و آگاهی از ضمیر نورانی خویشتن، جملگی در دستهای “کودک درون” است!
اصطلاح کودک درون عمدتا برمیگردد به نظریه اریک برن که به من کودک -من بالغ و من والد اشاره دارد .از نظر برن کودک شاهزاده به دنیا می آید والدین او را می بوسند و او را به قورباغه تبدیل می کنند .منظور اریک برن این است که طبیعت انسان به هنگام تولد خوب است و این جامعه است که این طبیعت سالم را آلوده می کند. همه انسانها در همه سنین، دارای کودک درون هستند، اما برخی از کودک درون سالم و شاد و برخی از کودک درون بیمار و آسیب دیده ای برخودارند.تجربیات تلخ دوران کودکی مثل انضباطهای سخت والدین ،سوء استفاده به انحاء مختلف از کودک،دریافت تنبیه های شدید از والدین یا دیگر اعضای خانواده،درگیری های شدید بین والدین و یا جدایی آنها ،تبعیض و تمسخر کودک ،مقایسه کردنهای گوناگون بین فرزندان ،زندگی با والدین بیمار به لحاظ روانی و حتی جسمانی و زندگی با نا مادری یا ناپدری وتجربیات ناخوشایند دیگر در دوران کودکی مثل زندگی در فقر و انواع تحقیر شدنها ، اثرات روانی مخرب و پایدار بر کودک درون دارد که به جز درمانهای روانی هیچ گاه درمان نخواهد شد.کودک درون آن بخش از روان ماست که می خواهد شاد باشد و از زندگی کردن لذت ببرد .او بازیگوش و فعال است به این شرط که تجربیات نامبرده بالا با عث پنهان شدن او نشده باشد.
کودک درون همان خود عاطفی ماست ،بخشی که غم و شادی را حس می کند.کودک درون همان است که به ما حس شهودی میدهد. کودک درون خود انگیخته و فی البداهه است و در لحظه حال زندگی میکند . اما جامعه و تربیت ناصحیح و حوادث تلخ نامبرده در بالا، موجب پنهان شدن او می شود. به این دلیل ما دارای یک خودی می شویم که خود واقعی ما نیست بلکه یک خود کاذب است و دائما ما را رنج می دهد و دوست داریم از آن فرار کنیم.
افراد روان نژند مثل افراد افسرده -مضطرب و نگران و افراد دارای عزت نفس پایین و …از کودک درون له شده ای برخوردار هستند و بدون روان درمانی و شفای کودک درون راه به جایی نخواهند برد. روان درمانی نشان داده است که اهمیت این دوره ها کمتر از سایر درمانهای روان شناختی نیست و حتی برای افراد خاصی که تجربیات بالا را داشته اند به مراتب بیشتر و حتی ضروری تر است. با روان درمانی کودک درون دوباره به خود واقعی تان بر خواهید گشت و همانی می شوید که طبیعت شما آن را می خواست.
با توجه به تجربه چندین ساله ای که در امر روان درمانی و مشاوره داشته ام،به جرات می توانم بگویم که اکثر قریب به اتفاق ناراحتی های روانی در بخش نورز(مثل افسردگی،اضطراب،وسواس ،انواع ترسها و…که بیمار از وجود آن آگاهی داشته و در صدد درمان آن بر می آید) و نیز کژکاری های روانی و شخصیتی مثل انواع اختلالات شخصیت و ضعف در اعتماد به نفس و عزت نفس یا حرمت ذات، ریشه در تجربیات دوران کودکی و زندگی در یک خانواده ناشاد، با جو بیمارگونه دارد. زخمهای برجامانده در این دوران خودبه خود ترمیم نشده و گذشت زمان باعث بهبودی آن نخواهد شد. روان درمانی شفای کودک درون برای درمان این زخمها است و دارای ویژگیهای روان درمانی خاص خودش است و به صورت فردی و گروهی قابل اجراست.
این نوع از رواندرمانی(شفای کودک درون) به صورت فردی و گروهی قابل اجرا است و در واقع یکی از انواع رواندرمانی محسوب میشود.در تئوری طرحواره درمانی دکتر جفری یانگ که جدیدترین و آخرین نظریه رواندرمانی محسوب میشود ، در بخش تجربی یا تصویر سازی ذهنی این نظریه ، روی کودک درون تاکید ویژه ای میشود که نشانه اهمیت شفای کودک درون است. تلفیق شفای کودک درون با انواع دیگر روان درمانی خصوصا هیپنوتراپی ، نتایج شگرفی در درمان ایجاد میکند.
دیدگاهتان را بنویسید