• صفحه اصلی
  • محصولات
    • دوره ها
    • کتاب ها
  • مقالات
    • NLP افزایش اثر بخشی فردی
    • اینفوگرافیک
    • روانشناسی
    • زنان
    • مقالات
    • موفقیت
    • نامه های دانش آموختگان
    • دسته قانون جذب
    • کتاب خوانی
    • کلیپ های انگیزشی و موفقیت استاد
  • گالری
  • اپلیکیشن
  • پرسش و پاسخ
    • پرسش و پاسخ
    • شنبه های شروع
    • چهارشنبه های چرا
    • پنج شنبه های پاسخ
  • درباره من
  • تماس با ما
منو
  • صفحه اصلی
  • محصولات
    • دوره ها
    • کتاب ها
  • مقالات
    • NLP افزایش اثر بخشی فردی
    • اینفوگرافیک
    • روانشناسی
    • زنان
    • مقالات
    • موفقیت
    • نامه های دانش آموختگان
    • دسته قانون جذب
    • کتاب خوانی
    • کلیپ های انگیزشی و موفقیت استاد
  • گالری
  • اپلیکیشن
  • پرسش و پاسخ
    • پرسش و پاسخ
    • شنبه های شروع
    • چهارشنبه های چرا
    • پنج شنبه های پاسخ
  • درباره من
  • تماس با ما
حساب کاربری
۰ تومان 0 سبد خرید

زندگینامه ریچارد بندلر

7 مرداد 1394
ارسال شده توسط زهرا فریدونی
زندگینامه افراد موفق
239 بازدید

ریچارد بندلر در سال ۱۹۵۰ در نیوجرسی به دنیا آمد، سال های دوران دبیرستانش را در “سافی ویل” در ایالت کالیفرنیا آنجایی که اکنون در “سیلیکون ولی” است گذراند. ریچارد که از یک نارسایی زبانی رنج می برد، دانش آموزی معمولی بود، یک نوجوان درونگرا که آرزوی نواختن طبلی مثل باری ریچ را در سر داشت، گر چه او با پشت کار تمرین می کرد، استعداد متوسط او پرده از رویاهایش برداشت.

 

یـک دوست به خاطر می آورد که او در زندگی فردی ناراحت بود و به ندرت از دوران کودکـی اش حرف مـی زد. هنگامی که بندلر در دبیرستان بود اولین مردی که قسمتی از زندگی اش را شکل داد ملاقات کرد ولی در آن هنگام ۱۶ ساله بود که برای تدریس نواختن طبل به پسر “رابرت اسپیتزر” روانشناس سخاوتمند و خوش بینی که خیلی زود چهره پدر به خود گرفت استخدام شد. ریچارد نزد او به دوران کودکی دردناکی اشاره کرد، اسپیتزر استعداد نهفته پسرک را کشف کرد و کتاب های روانشناسی خود را به او قرض داد که ریچارد حریصانه آنها را فرو می داد، اسپیتزر همچنین او را با پیشگام روان درمانی خانواده یعنی “ویرجینیاستیر” که پیام خود دوستی و خود باوریش به گوش همه رسیده بود آشنا کرد و او بندلر را با چهره ای پر از جوش غرور ملاقات کرد.

“ستیر” در ماه مارچ ۱۹۸۸ کمی قبل از مرگش اینگونه به خاطر می آورد که ریچارد گرفتار سوء تغذیه به نظر می رسید، او احساس ترحم من را برانگیخت چون او خیلی روشن به نظر می رسید و در عین حال احساس کردم او در مورد خود چنین احساسی را ندارد.

ریچارد بعد از فارغ التحصیلی از دبیرستان در سال ۱۹۸۶ در مدرسه عالی کوچکی ثبت نام کرد، او از نظر عقلانی در محیطی خالی از تعصب که در آنجا احساس آزادی می کرد به طور بارزی رشد یافت. یک پروفسور سابق به یاد می آورد ذهن او همانند یک نورافکن بود. بندلر همزمان با کار در شرکت انتشاراتی اسپیتزر سعی کرد دانش روان درمانی درمانگران بزرگ را تلفیق کند و آنها را مورد مطالعه قرار دهد، او با دقت زیرکانه ای صورت و سبک درمانگرانی را که در ابتدا “ساتیر” و “پرلز” بودند را مدل سازی می کرد.

در سال ۱۹۷۰ بندلر با “جان گریندر” استاد جوان زبان شناسی و سیاست مدار افراطی ملاقات کرد در طی این دیدار جان گریندر روش بندلر را پسندید و بعد از آن شروع به استفاده از زبان در مطالعه روانشناسی کردند، در این حین بعضی از دانشجویان دانشگاه UCSC به کلاس های بندلر که نام آن در هم ریختن ذهن بود شرکت می کردند در همین اثنا اول بندلر و سپس جان گریندر به یک خانه اشتراکی در سانتاکروز نقل مکان کردند که مالک آن رابرت اسپیتزر بود، در میان افرادی که در محله ای که این خانه قرار داشت زندگی می کردند می توان به “ری ون لنگ” که کتاب تولدش به تولید روحیه زندگانی دوباره افراد کمک می کرد، “گریگوری بیتسن” مردم شناس انگلیسی که تئوری بن بست دوسویه اسکیزوفرنی را قبول داشت، اشاره کرد. بندلر که در آن زمان فردی لاغر، استخوانی و قوی با ریش پرفسوری و چشمانی نافذ بود با بسیاری از ساکنان آن محل کنار نیامد. شخصی ار همان اجتماع اینگونه به خاطر می آورد، او احساساتی و تندخو بود و در زندگانی اجتماعی شرکت نمی کرد، لذا طی چند هفته اول از ورود او اعضای خانه مشترک از اسپیتزر خواستند تا ریچارد را از خانه بیرون کند ولی اسپیتزر نپذیرفت. زندگی در این خانه برای بندلر و گریندر زمان مناسبی برای یادگیری بود آنها ساعت ها در اتاق آفتابگیر خانه بیتسن می نشستند و به حرف های وی که درباره ایده های نوین خود بحث می کرد گوش می دادند که بعد ها قسمتی از مبانی پایه NLP شد.

و در آخر برای اولین بار ریچارد بندلر و جان گریندر در سال ۱۹۷۷ میلادی بحث جـدیدی را تحت عنوان N . L . P که مخفف عبارت NEURO LINGGUISTIC PROGRAMMING که به معنای برنامه ریزی عصبی کلامی است، آغاز کردند. هدف آنها از طرح این برنامه ارائه الگوهای خاصی برای مغز بود تا مغز بتواند با کاربرد آن الگوها تآثیر مثبتی بر نتیجه تصمیمات خود بگذارد.

اشتراک گذاری:

مطالب زیر را حتما مطالعه کنید

زندگینامه مهندس سلطان حسین فتاحی ، بنیانگذار کارخانه امرسان

پروفسور نیما ارکانی، جانشین انیشتین

برترین زن در شرکت HP

زندگینامه الیزابت هولمز جوانترین میلیاردر جهان

زندگینامه جان دیویس راکفلر

زندگینامه پروفسور احمد پارسا

قدیمی تر آیا با علم NLP می توان وزن را کاهش داد ؟
جدیدتر زندگینامه آنتونی رابینز

1 دیدگاه

به گفتگوی ما بپیوندید و دیدگاه خود را با ما در میان بگذارید.

  • اسد گفت:
    27 آذر 1398 در 23:04

    سلام و ارادت به شما .مفیدبود. اگه بشود این مباحث به زبان سده تر بیان شود خیلی خوبه.ممنونم از نوشته های مفیدتان

    پاسخ

دیدگاهتان را بنویسید لغو پاسخ

دسته‌ها
  • NLP افزایش اثر بخشی فردی
  • اینفوگرافیک
  • پنج شنبه های پاسخ
  • تست های روانشناسی
  • تغییرات سریع فردی
  • جذب ثروت
  • جملات کوتاه
  • چهارشنبه های چرا
  • داستانهای موفقیت
  • دانلود کتاب الکترونیک در زمینه موفقیت
  • دسته قانون جذب
  • روابط خاص زناشویی
  • روابط فردی
  • روانشناسی
  • روانشناسی کودک
  • زنان
  • زندگی مشترک
  • زندگینامه افراد موفق
  • زندگینامه زنان موفق
  • شادی و شادکامی
  • شنبه های شروع
  • کتاب خوانی
  • کتاب های بیست دقیقه ای
  • کلیپ های انگیزشی
  • کلیپ های انگیزشی و موفقیت استاد
  • گالری
  • مذهبی
  • مقالات
  • موفقیت
  • موفقیت زنان
  • نامه های دانش آموختگان
  • نکته های ناب
آخرین دیدگاه‌ها
  • باران در بیوگرافی استاد معصومه تیموری
  • اجتمانو در داستان موفقیت فوتبالیست ها
  • فریبرز کاوه در جملاتی از دکتر آزمندیان
  • زهرا جودی در مرگ خاموش
  • راحیل در میخواهید شوهرتون رو تو مشتتون بگیرید؟ (راهکارهایی برای مطیع کردن همسر)
Instagram Telegram Aparat