چگونه شاد زندگی کنیم و شادی را جذب کنیم؟

فهرست مطالب
زندگی شاد
چگونه شاد زندگی کنیم و شادی را جذب کنیم؟
می توانیم در زندگی نا امیدی را به امید، شکست را به پیروزی و اشک ها را به خنده تبدیل کنیم به شرطی که همه پدیدههای شادی بخش زندگی را برای خود خلق کنیم.
شاد بودن میتواند یکی از بزرگ ترین مبارزات ما در زندگی باشد.
برای شاد بودن باید بر افکار مثبت و شاد تمرکز کنیم.
لازمه شاد زیستن، جستجوی زیباییها و خوبیهاست. می توانیم افکار شاد و سلامت داشته باشیم و سلامتی را حق انسانی و شایسته خود بدانیم.
بدانیم که یکی از کلیدهای شادی و خرسندی، تمرکز ذهن بر لحظه حال است. این لحظه، تنها زمانی است که در اختیار داریم و بهترین چیزی که از لحظه میتوانیم بسازیم، شادی است.
برای شاد بودن باید افکار خود را عوض کنید اما منتظر از راه رسیدن احساسات نباشید.
اشخاص، دارای قدرت کنترل مستقیم بر چگونه عمل کردن و چگونه اندیشیدن خود هستند.
اگر میخواهید شخص شادتری باشید و شادمانه تر عمل کنید، اگر میخواهید شخص مهربانی و منش دوستانه تری داشته باشید دوستانه تر عمل کنید. احساسات پس از عمل کردن از راه می رسند.
راه هایی برای شاد بودن و شاد زندگی کردن:
می توان با صدای بلند خندید! درست متعاقب یک واقعه شاد و بامزه میزان اندروفین و سایر هورمونهایی که باعث افزایش شادی در بدن میشوند، زیاد میشود و میزان هورمونهای استرس زا پایین می آید.
کمک به دیگران شما را قادر میسازد تا مشکلات خود را بهتر درک کنید همچنین تعامل اجتماعی برایتان فراهم میسازد.
بررسیها نشان داده کمک به دیگران چندین جنبه از شادی مثل « رضایت از زندگی »، « سلامت روان »، « عزت نفس »، « احساس کنترل بر روی زندگی » و « سلامت جسمانی » را بهبود میبخشد.
مثبت اندیشی یکی از نشانههای سلامت روان و موجب نشاط است.
تصمیم میگیریم که دیگران را چگونه ببینیم، وقتی میخواهیم کسی را دوست داشته باشیم، میتوانیم صبور و شکیبا باشیم و وقتی تصمیم میگیریم که از آدم ها برنجیم، در اشتباه های آنها دقیق میشویم.
پس نوع احساس ما درباره دیگران به رفتار آنها بستگی ندارد بلکه به نگرش ما مربوط میشود. بسیاری از انسانها اینگونه هستند که بیشتر وقت خود را صرف جستجوی عیب های دیگران میکنند و کمتر به خوبیهای آن میپردازند.
بنابراین برای شاد بودن باید یاد بگیریم که چگونه اندیشه هایمان را کنترل کنیم، آنچه مایه خوشبختی و شادی انسان است از درون او سرچشمه میگیرد، نه از بیرون.
شادی و موفقیت
از نظر شما شادی واقعی به چه معناست؟ راز شاد بودن و شاد زیستن در چیست و رابطه ی شادی و موفقیت چگونه است؟
در واقع شادی همان معنایی را خواهد داشت که هر شخص برای خود معنی خواهد کرد. اگر معنا و مفهوم واقعی شادی را درک کنیم، کم کم درهای موفقیت به رویمان باز خواهند شد.
ابتدا برای هر کاری شادی و رضایت خود را از آن در نظر بگیرید. با انجام کدام کارها شادی و نشاط شما چند برابر خواهد شد؟
شادی بعضی افراد در کسب موفقیت در آزمون یا بدست آوردن موقعیت های شغلی جدید و یا حتی خواندن یک کتاب و.. خلاصه می شود.
هرآنچه را انجام دهیم که به آن علاقمندیم و باعث رضایت خاطر ما خواهد شد. اگر به دنبال انتخاب رشته ی دانشگاهی هستید، آنچه را که به آن علاقمندید انتخاب کنید و در آن زمینه تلاش کنید؛
اگر پولی را پس انداز کرده اید، آنچه را که خواستار آن هستید خریداری کنید و..
اینگونه می توانید رضایت خود را از زندگی افزایش دهید. اولویت دادن به شادی و کسب رضایت خاطر، ما را سرزنده و موفق پیش می برد و در نهایت به شادی اطرافیانمان هم منجر می شود.
به آخرین اهداف خود و اهدافی که به آنها رسیده اید فکر کنید، فکرکردن به موفقیت های بدست آمده باعث شادی و نشاط و ایجاد روحیه ی مثبت در زندگی هریک از ما می شود.
به اهداف جدید فکر کنید و برای رسیدن به آنها برنامه ریزی کنید؛ بدون داشتن اهداف جدید، زندگی یکنواخت و کسل کننده خواهد شد.
شادی و خوشبختی رابطه ی بسیار نزدیکی با هم دارند. افراد بسیاری، خوشبختی را در کسب مال و ثروت، کسب علم و موارد بسیار دیگری می بینند.
مهم این است که تعریف هر کدام از ما ازخوشبختی چگونه باشد. حقیقت زندگی این است که خوشبختی را مانند سایر چیزها در زندگی باید به دست آورده شود. برای بدست آوردن خوشبختی:
ذهن مان را برای خوشبختی آماده کنیم.
رضایتمندی خود را از زندگی افزایش دهیم.
نگاه و رویکرد مان از زندگی را عوض کنیم.
نسبت به زندگی خوشبین باشیم.
به افراد دیگر برای رسیدن به خوشبختی کمک کنیم.
تفکر مثبت داشته باشید؛ تفکر مثبت یکی از رازهای موفقیت است. با افکار مثبت و روحیه ی مثبت شادی و رضایت خود را در زندگی بیشتر کنید و موفقیت را از آن خود کنید.
اعتماد به نفس
دوستان قدرتمندم، فراموش نکنید شما با هر نقص و کمبودی که داشته باشید، باز هم دوست داشتنی و ارزشمندید.
نقص عضو، معلولیت، فقر، مشکلات مالی و هر کمبود یا نقص دیگری نمیتواند چیزی از ارزش شما کم کند.
پذیرفتن خود با تمام نقصها، ضعفها و کمبودها نشاندهنده عزت نفس و اعتماد به نفس است.
اگر شما یکی از آن اشخاص نادر و خوشبختی هستید که بدن خود را به طور کاملاً دقیق به همان گونهای که هست با تمام نقاط ضعف و قوت احساس کردهاید، آنوقت است که درس پذیرش را مشتاقانه آموختهاید و میتوانید به سرعت به درس بعدی بپردازید.
با این حال اگر ذرهای معتقد باشید که شادتر میبودید چنانچه لاغرتر، بلندتر، بزرگتر، محکمتر، بورتر و قویتر بودید یا هر تغییر جزئی قابل تصور دیگر بدنی، زندگیتان را به طرزی معجزهآسا در جهت بهتر تغییر میداد، شاید لازم باشد وقتی را صرف آموختن ارزش پذیرش واقعی کنید.
پذیرش، یعنی آنچه را زندگی با حالت مطلوب به شما عرضه میکند، با آغوش باز بپذیرید.
بدن ما در زمرهٔ آمادهترین و مجربترین آموزگاران این درس است.
بدن شما هر جا که باشید به چشم میآید، مگر این که شما مقدار زیادی از وقت خود را صرف برونفکنی روح کنید!
این میتواند مانند راهنمایی همیشه در صحنه یا باری که یک عمر بر دوش میکشید، باشد. شما هستید که باید تصمیم بگیرید، بستگی دارد چگونه این درس را بیاموزید.
خیلیها تصور میکنند اگر خودشان را همانطور که هستند بپذیرند، نمیتوانند تغییر کنند و به چیزهایی که میخواهند، برسند.
بیشتر وقتها ما فکر میکنیم اگر نسبت به خودمان احساس خوبی نداشته باشیم و از خودمان، شرایط و موقعیت و عملکردمان ناراضی باشیم، این نارضایتی در ما ایجاد انگیزه میکند و باعث میشود برای تغییر، رشد، پیشرفت و رسیدن به شرایط بهتر تلاش کنیم.
ممکن است این طرز فکر گاهی آن هم در کوتاه مدت درست باشد.
خیلی اوقات احساسات ناخوشایندی مانند ناامیدی، عصبانیت، افسردگی و اضطراب، ما را برای تغییر آماده میکنند اما واقعیت این است که نارضایتی و احساسات ناخوشایند بعد از مدتی انرژی ما را میگیرد و توان لازم برای تلاش و ایجاد تغییر را از بین میبرد.
اولین قدم در تغییر و تلاش برای رسیدن به هدف، شادی و آرامش است.
پذیرش خود و قبول واقعیت در واقع یک خودآگاهی همراه با احساس شادی و رضایت است.
پذیرش، به شما احساس آرامش میدهد و همین، انرژی لازم برای رسیدن به هدف، تلاش برای ایجاد تغییر و رشد و پیشرفت را فراهم میکند.
خواستهها و اهداف
شما میتوانید ضمن اینکه شرایط را میپذیرید، خواستههایتان را هم داشته باشید و برای رسیدن به آنها تلاش کنید.
تصور کنید شما در یک خانه کوچک زندگی میکنید و آرزو دارید خانه بزرگتری داشته باشید.
حسرتخوردن و مدام فکرکردن به اینکه خانهتان اندازه قفس است و ایکاش خانه بزرگتری داشتید، فقط روحیهتان را ضعیف میکند.
شما میتوانید ضمن اینکه به خرید خانه بزرگتر فکر میکنید و برای رسیدن به این هدف، برنامهریزی و تلاش میکنید، شرایط فعلیتان را بپذیرید. باور کنید در خانه کوچک هم میشود شاد و خوشحال زندگی کرد.
زندگی در خانه کوچک هم مزایایی دارد پس بهتر است تا زمانی که در این خانه زندگی میکنید، به مزایای آن فکر کنید؛ مثلا به اینکه راحتتر تمیز میشود، هزینههایش کمتر است و راحتتر و زودتر فروش میرود.
پذیرش یا تسلیم:
پذیرش و قبول واقعیت را نباید با تسلیم در برابر مشکلات و کمبودها یکی دانست.
پذیرش یک نوع آگاهی همراه با علاقه، انگیزه و شادی است؛ در حالی که تسلیم نوعی پذیرش همراه با احساس ضعف، شکست و ناتوانی در ایجاد تغییر است.
بهبود روابط:
اگر خودتان را بپذیرید و با تمام وجود خودتان را دوست داشته باشید و به خود عشق بورزید، این احساس را به دیگران هم منتقل خواهید کرد و دیگران هم با شما راحتتر خواهند بود.
پذیرش با ایجاد احساس شادی، رضایت و آرامش موجب میشود شما به شرایط مسلط شوید و راحتتر و بهتر زندگیتان را مدیریت کنید، همچنین این حس باعث میشود روابط شما با دیگران بهبود پیدا کند.
تمرین پذیرش:
حالا که متوجه شدید پذیرش، نقش مهمی در سلامت روان و بهتر شدن زندگی و رشد و پیشرفت شما دارد، بهتر است سعی کنید این مهارت (پذیرش) را در خودتان تقویت کنید. نکات زیر میتواند شما را بیشتر در این باره کمک کند:
خودتان تواناییها و علایق خود را بشناسید.
اهدافتان را مشخص کنید.
با خودتان صادق باشید.
خودتان را با دیگران مقایسه نکنید.
به خودتان پاداش بدهید.
در صورت لزوم، باورهایتان را تغییر دهید.
رازهای شاد زیستن!
آیا واقعا می توان همیشه شاد بود؟
آیا می توان همیشه شاد زندگی کرد؟ افراد شاد کنترل زندگی شان را در دست دارند؛
آنها خودشان انتخاب میکنند که در کجا زندگی کنند و از رابطه بین جسم و روحشان آگاهند و میدانند که باید به هر دوی آنها توجه و از آنها مراقبت کرد.
– نخستین نکته برای اینکه بتوانید یک فرد مثبتاندیش باشید این است که هیچوقت خود را با فرد دیگری مقایسه نکنید.
وقتی شما خود را با کسی مقایسه نکنید نسبت به کارها و اعمال خود احساس بهتری خواهید داشت و بیشتر از داشتههایتان راضی خواهید بود.
وقتی عادت کنید مدام دیگران را بهتر از خودتان بدانید و به این فکر نکنید که شاید خودتان شایستگی بیشتری داشته باشید، بهطور حتم روزبهروز عیبجوتر و تلختر خواهید شد.
– سعی کنید در هر فردی حداقل یک نکته مثبت پیدا کنید، این امر به شما کمک میکند با دیگران رفتار بهتر و مثبتتری داشته باشید.
– افراد شاد به زندگی به عنوان یک بازی که در آن برد و باخت تعیین کننده راه است، نمینگرند، بلکه معتقدند زندگی کسب یک تجربه است، تجربه بد یا خوب.
– افراد شاد میدانند چگونه در زمان حال زندگی کنند. افراد شاد می دانند که بعضی از اتفاقات خارج از کنترل انسان است.
– آدمهای شاد برنامهریزی و نقشههایشان قدم به قدم است. آنها منتظر نمی مانند تا اتفاقات خوب به سراغشان بیاید و اهمیت قدمهای کوچک را با تمام وجود درک می کنند.
– انسانهای شاد می دانند چگونه با نگاهی به آینده از اشتباهاتشان درس بگیرند و از آنها عبور کنند.
– با کمی دقت در افراد منفینگر اطرافتان متوجه میشوید که این افراد مدام فکر میکنند وضعیتشان در دنیا عادلانه نیست و همیشه سرنوشت علیه آنها بوده است.
باید این را بدانید که در دنیا هیچگاه همهچیز عادلانه نبوده و هرگز هم نخواهد بود.
– بهتر است سعی کنید دنیا را سفید و سیاه نبینید، وقتی همیشه برای مشکلاتتان دنبال مقصر باشید، نمیتوانید مثبت فکر کنید
فقط مسئولیت کارهای خود را قبول کنید نه بیشتر از آن و نه کمتر. هیچوقت دیگران را سرزنش نکنید اما دلیلی هم ندارد که بار مشکلات آنها را به دوش بکشید.
– اگر جزو افرادی هستید که نمیتوانید برای مشکلاتتان درست تصمیم بگیرید و احساس میکنید در حل مشکلاتتان گیج شدهاید اول از همه باید با خود روراست باشید و از خود بپرسید «برای بیرون آمدن از این وضعیت برای خود چه کردهاید؟»
بسیاری از افراد در این وضعیت نمیتوانند خواستههای خود را روشن کنند و بهدنبال کسی هستند که برای آنها تصمیمگیری کند.
– مهمترین نکته این است که از خود بپرسید: «دقیقا چه میخواهید؟» وقتی شما بدانید که در زندگی بهدنبال چه هستید خیلی راحتتر میتوانید بر مشکلاتتان پیروز شوید.
– میتوان گفت بعضی افراد به این دلیل همیشه عصبی، تلخ و منفینگرند که فکر میکنند ارتباطشان با دنیا قطع است و نمیتوانند بهخوبی با اطرافیان ارتباط برقرار کنند.
این افراد معمولا بهراحتی به دیگران اعتماد نمیکنند و در عین حال نمیتوانند بفهمند که چرا دیگران آنها را دوست ندارند.
– همیشه و در همه حال از آنچه که دارید لذت ببرید .
– مهم نیست که در زندگی چه اتفاقی رخ می دهد ،مهم این است که آن را چگونه می بینیم .
– اتفاقات بر اساس انتظارات ما روی می دهند .
– تنها کسانی که بیش از ثروتمندان به پول فکر می کنند، فقرا هستند.
– به هرچه بیندیشید وسعتش می دهید…….. پس به آنچه دلخواه شماست بیندیشید.
– وقتی نسبت به مسئله ای بی خیال می شوید و رهایش می کنید آن مسئله هم شما را رها می کند.
– ماموریت شما در زندگی” بی مشکل زیستن” نیست “با انگیزه زیستن” است .
– همیشه بیشترازحقوق تان کار کنید روزی خواهد رسید که بیشتر از کارتان ،حقوق بگیرید.
– لذت بردن از کار ، یک تصمیم و یک انتخاب است.
– همیشه در هر کاری حداکثر تلاش خود را به کاربگیرید ، نه به خاطرآنکه دیگران را تحت تاثیر قرار دهید، به خاطر اینکه، این تنها راه لذت بردن ازکار است.
– در هرجا و هر وضعیتی که هستید درمانده و پایبند نباشید ،درختان اسیر خاک اند، ولی شما انسانید.
احساس رضایت
از کجا باید شروع کنیم؟ چگونه شروع کنیم؟ چگونه بایستی از زندگی احساس رضایت داشته باشیم؟
اگر از چهره خود، اندام نامناسب، طعنه های مادرشوهر و خانواده شوهر، دوستان حسود و به طورکلی حس می کنید که روزگار با شما ساز مخالف میزند، بهتر است امروز با ما همراهی کنید.
قبول کنید که ریشه تمام مشکلات ما در «رضایت نداشتن» نهفته است.
رضایت از زندگی یعنی شاد بودن از آنچه هستیم و آنچه داریم.
همه انسان ها درگیر مشکلات مختلفی در حوزه های متفاوتی هستند.
و احتمالا چیزی که به ما در این میان کمک می کند، نحوه برخورد و مقابله با مشکلات و ناملایمات است.
در ادامه با چند روش برای کسب رضایت در زندگی آشنا می شویم.
اعتماد به نفس و خودباوری خود را افزایش دهید.
بهترین راه رسیدن به اعتماد به نفس، این است که با خودمان مهربان تر باشیم و شرایط خودمان را با تمام وجود دوست بداریم.
بهتر است برای این کار، ذهن خود را روی داشته ها متمرکز کنیم تا نداشته ها!
و اینگونه عقاید و افکارمان را پاکسازی می کنیم. از قضاوت خود دست برداریم و نقاط قوت خود را پرورش دهیم و به این ترتیب نقاط ضعف را کم کم از پای درآوریم.
در این راه قطعاً گاهی با شکست مواجه خواهیم شد، اما از شکست نترسیم و با آغوش باز به استقبال آن برویم.
رضایت از داشته ها
شادی از نظر بعضی ها یعنی داشتن شهرت، ثروت، قدرت و یا همسری رمانتیک، دوست داشتنی و یا فرزندانی باادب و درس خوان و یا شغلی با دستمزدی مناسب، خواب صبحگاهی، خوردن غذا، رفتن به سفر، میهمانی رفتن و …
اما اگر کمی فکر تأمل کنید متوجه می شوید افرادی را مثال زد که با وجود اینکه برخی از بخش و یا تمام اینها را دارند، ولی باز هم باز هم احساس شادی واقعی نمی کنند.
پس مشکل کجاست؟ مشکل اینجاست که به داشته هایمان توجهی نمی کنیم و مدام گله و شکایت داریم.
و تا وقتی که شادی را در رفع کمبودهای خودمان تعریف می کنیم به رضایتمندی نمی رسیم.
پس از داشته های خودتان لذت ببرید نه نداشته ها!
دیگران را قضاوت نکنید.
قضاوت های بی جا باعث به وجود آمدن احساس بد و ناخوشایندی در ما می شود.
تا وقتی که به کمبودهای خود فکر کنیم، حس بد ناشی از آن باعث بروز استرس و اضطراب در ما می شود و جلوی پیشرفت ما را می گیرد.
اشتباه نکنید، قرار نیست خودشیفته شویم، چرا که فرد خودشیفته با بزرگ نمایی مسائل سعی در کتمان کمبودها دارد فقط باید آنها را بپذیریم و در رفع آنها تلاش کنیم.
به خاطر داشته باشیم که مردم مشکلات و کمبودهای خود را به نمی گویند، پس چیزی که از خانه، خودرو و زندگی دیگران می بینیم فقط یک روی سکه زندگی فرد مقابل را نشان می دهد.
پس سعی کنید خود را همان طور که هستید بپذیرید تا زمینه اعتماد به نفس و دوست داشتن خود را مهیا کنید.
در برابر افکار و رفتار نامناسب دیگران، واکنش صحیحی داشته باشید.
وقتی با رفتار نامناسب یا حتی حرف غیرمطقی از طرف مقابل روبرو می شوید، در این حالت بهترین واکنش ایجاد فاصله با جو موجوداست.
سپس حفظ آرامش و کنترل خشم را پیش بگیرید و سپس پاسخی مناسب و منطقی پیدا کنید.
و این جمله را دائماً تکرار کنید «شخص مقابل قصد سوئی ندارد» با این کار، خوش بینی را در وجود خود رشد می دهیم.
در این صورت حتی اگر رفتار دیگران غرض ورزانه باشد، خوش بینی ما باعث آرامش می شود. البته تصور نکنید که خوش بینی به معنی ساده لوحی است فقط اینطوری از قضاوت های عجولانه جلوگیری می کند.
و سپس به این باور خواهیم رسید که هر نقصی به دلیل نداشتن آگاهی است و با این دید می توانیم به راحتی ببخشیم.
مثلث شادکامی
مثلث شادکامی، مثلثی است با سه عامل محبوبیت، مقبولیت و موفقیت.
اصولا چرا وقتی می خواهیم دوستی را به خاطر بیاوریم، بیشتر چهره شاد او به ذهن می رسد.
احتمالاً به این دلیل است که فطرت ما ناخودآگاه همه انسان ها را شاد می خواهد.
به نظر شما چگونه یک جوان می تواند شاد باشد؟
آیا فقط با کسب موفقیت ها و کامیابی هایی که مورد تایید جامعه است، می توان به شادی و نشاط رسید؟
یا عوامل دیگر نیز می توانند موجب شادی در افراد جامعه شود؟
همه می دانیم که یک مشکل عمده جامعه ما، مشکل شادی جوان ها است،
تا به حال به این فکر کرده اید که وقتی ما جوانی را می بینیم، از کجا می توانیم متوجه شویم این جوان شاد است؟
چهره گشاده، وجود لبخند بر لبان، لباس مناسب، جنب و جوش های ویژه و… ملاک شادابی شناخته می شوند.
حال تصور کنید که اگر این شادی و نشاط، شادی پایدار و ریشه دار باشد، نتایج زیادی را برای فرد شاداب در پی خواهد داشت.
موفقیت جوانان
در امور مختلف زندگی، بزرگ ترین نتیجه ای است که یک جوان شاد و با نشاط به دست می آورد،
دومین پیامد این شادی و نشاط افزایش ارتباطات اجتماعی مناسب است.
همچنین جوان شاد از سلامت جسمی و روحی خوبی هم برخوردار خواهد بود؛
اما نکته اساسی این است که عوامل پدیدآورنده شادی چیست؟
شادی ها به دو دسته شادی های زودگذر و شادی های پایدار تقسیم می شود.
فایده هایی که برای شادی بیان کردیم، زمانی به دست می آید که ما به یک شادی بادوام و ریشه دار رسیده باشیم.
اکثراً مقوله های انسانی، ارتباطی حلقوی شکل با هم دارند؛
مثلاً شادی و شادکامی یک دانشجو باعث موفقیتش می شود،
و موفقیتش نیز اثر مستقیمی روی شادی او خواهد داشت.
خانم الیزابت هارلِک
روان شناس، معتقد است شادکامی مثلثی است با سه عامل محبوبیت، مقبولیت و موفقیت.
یعنی انسان با نشاط، کسی است که در درجه اول روحش از دوستی دیگران مملو باشد.
ایمان داشته باشد که دیگران دوستش دارند و او نیز دیگران را دوست داشته باشد.
از سوی دیگر، انسان برای شاد بودن باید مقبولیت نیز داشته باشد و این مقبولیت با محبوبیت متفاوت است؛
مثلاً ممکن است شما کسی را دوست داشته باشید، امّا مسئولیتی اجتماعی به او ندهید.
اصولاً مقبولیت در ارتباطات اجتماعی و در قبول کردن مشارکت های اجتماعی مطرح می شود.
بُعد دیگر هم موفقیت در کار است.
در مجموع این سه عنصر شادکامی به همراه می آورند، و در عین حال، خود این عوامل نیز بر یکدیگر اثر می گذارند.
هر فردی نیازهای اساسی در زندگی خویش دارد که هر گاه این نیازها به موقع و به شیوه مناسب جواب داده شود،
شادی و نشاط به همراه خواهند داشت.
یک جوان به نیاز جنسی احتیاج دارد که باید در زمان خود و به شکل مناسب به آن پاسخ داد.
بهترین راه ارضای این نیاز، تشکیل خانواده و ارتباط خوب با همسر و فرزندان در قالب ازدواج شرعی و قانونی است.
و بالعکس باید گفت ارضای نیاز جنسی از راه های غیرشرعی و غیرقانونی همواره با احساس گناه مواجه می شود،
و نشاط پایدار و درونی را از جوان سلب می کند.
امنیت هم یکی دیگر از نیازهای اساسی یک انسان سالم است که تأمینِ بخش عمده ای از آن به نظام حکومتی و به سیستم اجتماعی برمی گردد.
در هر حال، قسمت اجتماعی شادی و نشاط را نباید فراموش کرد.
همچنین بخش عمده ناکامی ها و نارضایتی های مردم در روابط اجتماعی ناسالم ریشه دارد.
به طور کلی باید اینگونه بیان شود که بحث شادی و نشاط، امری است هم فردی و هم اجتماعی.
در جامعه ای که قانون حاکم نباشد و برنامه ریزی دقیق در کار نباشد، افراد دچار افسردگی می شوند.
لبخند! لبخند یک هدیه الهی است. اگر تا کنون از آن استفاده کرده باشید، به خوبی می دانید که یک لبخند گرم، چه سلاح نیرمندی است.
لبخند به همه احساس آرامش می دهد. زمانیکه فردی به شما لبخند می زند، کمتر اتفاق می افتد که شما هم در پاسخ به او لبخند نزنید.
این امر، یک واکنش کاملاً ناخودآگاه است. بنابراین می توانیم با یک لبخند کارهای بسیار زیادی را انجام دهیم و دیگران را به راحتی خوشحال کنیم.
تحقیقات روانشناسی ۱۱ فایده لبخند زدن را بیان میکنند. آدمها همیشه لبخند میزنند ، مخصوصاً وقتی در جمع هستند اما لبخند فقط نشان دهنده شاد بودن آنها نیست.
ما از لبخند برای اهداف خاص اجتماعی استفاده میکنیم زیرا لبخند میتواند پیامهای مختلفی را به دیگران برساند.
در زیر به ۱۱ روشی که میتوان از لبخند برای فرستادن پیام درمورد قابل اعتماد بودن ، جذابیت ، اجتماعی بودن و ویژگیهای بسیار دیگر درمورد خودمان استفاده کرد ، اشاره میکنیم:
تشویق دیگران برای اعتماد به شما
در دنیایی که همه فقط به فکر خودشان هستند ، واقعاً به چه کسی میتوان اعتماد کرد؟
یک نشانه از قابل اعتماد بودن ما ، لبخند است. لبخندهای واقعی پیام میفرستد که دیگران میتوانند به ما اعتماد کرده و با ما همکاری کنند.
کسانی که لبخند میزنند معمولاً سخاوت و برونگرایی بیشتری دارند. اقتصاددانان نیز تصور میکنند که لبخند ارزش ویژهای دارد.
در یک تحقیق که توسط شارلمان و همکاران انجام گرفت ، احتمال اینکه شرکتکنندهها به افرادیکه لبخند میزدند اعتماد کنند خیلی بیشتر از بقیه بود.
این تحقیق مشخص کرد که لبخند تمایل افراد برای اعتماد کردن را تا ۱۰% افزایش میدهد.
جلب ملایمت و ارفاق دیگران
وقتی افراد کار بدی انجام میدهند و دستگیر میشوند معمولاً لبخند میزنند.
آیا این کار برایشان فایدهای دارد؟
براساس تحقیقی که توسط لافرانس و هِچ در ۱۹۹۵ انجام گرفت ، میتواند اینطور باشد.
ما با کسانیکه قانون شکنی کردهاند ، اگر بعد از آن لبخند بزنند ، با ملایمت و ارفاق بیشتری برخورد میکنیم.
مهم نیست که لبخندی دروغین باشد ، لبخندی از روی بیچارگی باشد یا یک لبخند واقعی ، همه آنها باعث میشود برای فرد خاطی کمی تخفیف قائل شویم.
به نظر میرسد که به این دلیل در این مورد موثر است که تصور میکنیم افرادی که بعد از قانون شکنی لبخند میزنند ، قابل اعتمادتر از آنهایی هستند که لبخند نمیزنند.
رهایی از خطاهای اجتماعی
فراموش کردید به مناسبت سالگرد ازدواجتان برای همسرتان هدیه بخرید؟
اسم یک مشتری مهم را فراموش کردهاید؟ سهواً یک بچه کوچک را لگد زدید؟
اگر چنین مواردی برای شما هم پیش آمده باشد ، احتمالاً خجالت زده شدهاید.
عملکرد خجالت این است که شما را از مکانهای اجتماعی پرفشار بیرون کند.
لبخندهای از روی خجالت با پایین انداختن سر همراه است و خیلی وقتها هم یک خنده کوتاه احمقانه به آن اضافه میکنیم.
این کار برای این انجام میشود که باعث شویم فرد مقابل اشتباه سهوی ما را فراموش کرده و سریعتر ما را ببخشد.
بنابراین لبخند از روی خجالت به ما کمک میکند از زندان رها شویم.
چون درغیراینصورت احساس بدی پیدا خواهم کرد.
گاهیاوقات به این دلیل لبخند میزنیم که هم مودبانه است و هم اینکه بعد از آن احساس بدی پیدا نمیکنیم.
مثل زمانیکه کسی با اشتیاق درمورد اینکه چطور مقداری پول در جیب یکی از لباسهای قدیمیاش پیدا کرده برایمان تعریف میکند.
شاید خیلی جای لبخند زدن نداشته باشد اما اینکار را میکنید چون مودبانه است.
در یک تحقیق از افراد مختلف سوال شد بعد از شنیدن اخبار خوب از یک نفر ، صورت خود را خشک و جدی نگه دارند. بعد از آن احساس بدی پیدا کردند و تصور میکردند که آن فرد نظر بدی نسبت به آنها پیدا خواهد کرد.
به همین دلیل است که در اینگونه مواقع سر خود را تکان داده و لبخند میزنیم چون میدانیم اگر اینکار را نکنیم ، بعد احساس پشیمانی خواهیم کرد. این احساس در زنان قویتر از مردان است.
خندیدن از ته قلب
لبخند زدن راهی برای کاهش فشار ناشی از موقعیتهای ناراحتکننده است.
روانشناسان به آن فرضیه فیدبک چهره میگویند. حتی وقتی به اجبار لبخند میزنیم برای اینکه کمی روحیهمان را بهتر کند کافی است.
هشدار : لبخند زدن به چیزهای ناراحتکننده شاید موثر باشد اما به نظر دیگران جالب نمیرسد.
وقتی آنسفیلد در تحقیق خود از شرکتکنندهها خواست تا ویدئوهایی ناراحتکننده تماشا کنند ، آنهایی که لبخند زدند بعد احساس بهتری داشتند تا آنها که لبخند نزدند.
اما آنهایی که به تصاویر ناراحتکننده لبخند میزدند در نظر دیگران خوشایند نبودند.
برای درک و بینش بهتر
وقتی عصبی هستیم ، توجه ما کمتر میشود. متوجه نمیشویم که کناردستمان چه میگذرد و فقط اتفاقی که درست روبهرویمان میافتد را میبینیم.
این هم از نظر لفظی و هم استعاری صدق میکند: وقتی مضطرب هستیم یا استرس داریم ، متوجه ایدههایی که در گوشههای ذهنمان است نمیشویم.
اما برای به دست آوردن درک از یک مشکل ، دقیقاً به همین ایدههای پیرامونی نیاز پیدا میکنیم. لبخند بزنید.
لبخند زدن باعث میشود احساس خوبی پیدا کنیم که انعطافپذیری در توجه را بالا برده و توانایی ما برای فکر کردن کلینگر را تقویت میکند.
وقتی این ایده توسط جانسون و همکاران در سال ۲۰۱۰ بررسی شد ، نتایج تحقیق نشان داد که شرکتکنندههایی که لبخند میزدند در کارهایی که نیاز به توجه داشت و فرد باید کل جنگل و نه فقط درختان آن را میدید ، بهتر عمل میکردند.
برای جذابیت
لبخند خانمها تاثیری جادویی بر همسرشان دارد و تاثیر آن حتی از ارتباط چشمی نیز بالاتر است.
در یک تحقیق بر روی نحوه برخورد آقایان با خانمها را در یک بار بررسی کرد.
وقتی زنی فقط ارتباط چشمی با همسرش برقرار میکرد ، در ۲۰% از موارد فرد به او نزدیک میشد.
وقتی همان زن لبخندی را هم اضافه میکرد ، در ۶۰% از موارد مرد به او نزدیک میشد. اما وقتی مردها به زنان لبخند میزنند ، تاثیر آن جادوییت کمتری دارد.
بااینکه لبخند زدن جذابیت خانمها را برای آقایان بیشتر میکند اما برعکس آن چندان صادق نیست.
درواقع ، شواهدی وجود دارد که نشان میدهد مردان وقتی باغرور و یا حتی خجالت رفتار کنند ، نسبت به زمانیکه شاد به نظر میرسند ، جذابیت بیشتری دارند.
کمتر لبخند زدن باعث میشود مردان مردانهتر به نظر برسند.
پنهان کردن فکر
روانشناسان در گذشته تصور میکردند که یک لبخند واقعی هیچوقت دروغ نمیگوید.
لبخندهای دروغین و مصنوعی فقط دهان را درگیر میکند درحالیکه لبخندهای واقعی به چشمها نیز میرسد.
اما در تحقیقات اخیر مشخص شده است که ۸۰% از افرادیکه لبخند مصنوعی میزنند میتوانند تاثیر لبخند بر روی چشمها را نیز تقلید کنند.
پس از لبخند میتوان برای پنهان کردن چیزی که واقعاً به آن فکر میکنیم استفاده کنیم اما با این وجود ساختن یک لبخند مصنوعی چندان آسان نیست زیرا زمانبندی آن باید درست باشد.
رمز ایجاد یک لبخند قابلاعتماد این است که شروع کُندی دارد ، یعنی نیمثانیه طول میکشد تا روی صورت پخش شود.
یک تحقیق نشان داده است که در مقایسه با یک لبخند با شروع سریع (یک دهم ثانیه) ، لبخندهای با شروع کُندتر قابلاطمینانتر ، واقعیتر و جذابتر تلقی میشوند.
برای پول درآوردن
اقتصاد دانان نیز ارزش لبخند را دریافتهاند اما آیا لبخند میتواند واقعاً برایمان پولساز باشد؟
واضح است که یک لبخند پهن از یک مستخدم میتواند : تید و لوکارد در سال ۱۹۷۶ در تحقیق خود دریافتند که مستخدمهایی که لبخند میزنند انعام بیشتری دریافت میکنند.
بطورکلی تر افرادی که در صنایع خدماتی هستند ، مثل مهمانداران هواپیما یا آنها که در بخش سرگرمی و میهماننوازی هستند ، برای لبخند زدن به مشتریان خود پول میگیرند.
اما مراقب باشید. تضاد مداوم بین آنچه واقعاً احساس میشود و آنچه نشان داده میشود میتواند موجب خستگی فرد و فرسودگی شغلی شود.
لبخند بزنید تا دنیا به شما لبخند بزند.
یکی از سادهترین لذتهای زندگی که معمولاً بهخاطر خودکار بودن آن دیده نمیشود زمانی است که به کسی لبخند میزنید و او در جواب به شما لبخند میزند.
اما همانطور که ممکن است متوجه شده باشید همه آدم ها در جواب یک لبخند، لبخند نمیزنند.
هینز و تومهاو در سال ۱۹۹۱ در تحقیق خود بررسی کردند که چه نسبت از افراد لبخند را با لبخند جواب میدهند.
نتایج آنها نشان داد که حدود ۵۰% از افراد اینگونه رفتار میکنند.
درمقایسه معمولاً هیچکس اخم را با اخم جواب نمیدهد.
لبخند برای طولعمر
اگر هیچکدام از این تحقیقات نتونست لبخندی روی لبان شما بنشاند این را هم در نظر بگیرید : افرادی که زیاد لبخند می زنند معمولاً بیشتر عمر میکنند.
در یک تحقیق که بر روی تصاویر بازیکنان بیسبال در سال ۱۹۵۲ انجام گرفت مشخص شد که آنها که لبخند زده بودند تا ۷ سال بیشتر از همسانان خود عمر کردهاند.
شاید حالا دلیلی برای لبخند زدن پیدا کرده باشید.
لبخند بزنید و از دیگران هم لبخند بخواهید. چیزی جز تاثیر مثبت نصیبتان نخواهد شد. همین امروز امتحان کنید.\
معجزه شکر گذاری
وقتی که شکر گزاری می کنیم حال دلمان خوب می شود.
وقتی حال دلمان خوب میشود ، بهتر و مفید تر میتوانیم بر روی کار هایمان تمرکز کنیم و این یعنی رسیدن به موفقیت و پیشرفت.
شکر گزاری شاید ساده ترین راه برای رسیدن به لذت باشد.
دوره پالس ثروت
دوره پالس ثروت ، بسیاری از افرادی که در اطرافمان، تحت عنوان یک فرد ثروتمند شناخته می شوند، هیچگاه از ابتدای خلقات اینگونه نبوده اند …
دوره بانو، ملکه باش و سلطنت کن
استاد معصومه تیموری نخستین بانو انگیزشی ایران برگزار کننده هزاران ساعت همایش
دیدگاهتان را بنویسید