هرم مازلو چیست؟

هرم مازلو چیست؟
هرم سلسله مراتب نیازهای مازلو
آبراهام مازلو (Abraham Maslow) نظریه روانشناسی خود را به عنوان «نظریه انگیزههای انسان» ارائه کرد. او افراد موفق بسیاری را مورد مطالعه قرار داد که در میان آنان، تعدادی مشاهیر علمی و سیاسی، دانشجویان برجسته دانشگاهها و… حضور داشتند.
او معتقد بود مطالعه افراد ناتوان و بیچاره به یک نظریه روانشناسی ناتوان و بیچاره منتهی میشود.
به نظریه مازلو انتقادات مهمی هم وارد است. مثلا گروهی بر این باور هستند که نیازهای اساسی انسان خطی و سلسهمراتبی نیستند و اجزای تغییر ناپذیر هستی انساناند.
آشنایی با نظریه مازلو دید خوبی به فرد میدهد ولی نباید آن را بیش از حد تعمیم داد و سعی کرد همه رفتارهای انسانی را در چارچوب آن گنجاند.
هرم مازلو
سلسله مراتب نیازهای مازلو معمولا به شکل یک هرم نشان داده میشود. در سطوح پائینتر هرم، ابتدائی و پایهای ترین نیازها و در بالاترین سطح هرم، نیازهای پیچیدهتر قرار دارند.
وی نیازهای اساسی انسان را در یک هرم جا داده است که دارای پنج طبقه می باشد. طبقات پایین تر هرم نیازهای مهمتر و ساده تر و طبقات بالاتر نیازهای پیچیده تر ولی کمتر را نشان میدهند. نیازهای طبقههای بالاتر فقط وقتی مورد توجه فرد قرار می گیرند که نیازهای طبقههای پایین تر برطرف شده باشند.
هر وقت فردی به طبقه بالاتر حرکت کرد، نیازهای طبقه پایین تر چندان مورد توجه اصلی او نخواهد بود. اگر هم به شکل موردی به یک نیاز در طبقههای پایین تر نیاز پیدا کند به صورت موقتی اولویت آن نیاز را بالا میبرد ولی هرگز به صورت دائمی به طبقه پایینتر باز نمیگردد.
مثلا یک شخص موفق از لحاظ تجاری که کارش را نیز دوست دارد در صورتی که مبتلا به سرطان شود که جزء نیاز طبقه پایین می باشد، وقت و انرژی زیادی را برای بهبود یافتن صرف میکند.
هرم سلسله مراتب نیازهای مازلو (هرم مازلو)، نظریه آبراهام مازلو نظریه پرداز کلاسیک در مورد نیازهای انسان است.
این نظریه در میان بینش های حاصل از جنبش روابط انسانی در مدیریت مقارن با دوران رکود اقتصادی بزرگ غرب از اهمیت ویژه برخوردار بوده و نظریهای بنیادین محسوب میشود.
به اعتقاد مازلو
مازلو معتقد است که نیازهای آدمی از یک سلسله مراتب برخوردارند که رفتار افراد در لحظات خاص تحت تأثیر شدیدترین نیاز قرار میگیرد.
نیازهای آدمی از یک سلسله مراتب برخوردارند که رفتار افراد در لحظات خاص تحت تأثیر شدیدترین نیاز قرار میگیرد.
هنگامی که ارضای نیازها آغاز میشود، تغییری که در انگیزش فرد اتفاق می افتد و به این ترتیب است که به جای نیازهای قبل، سطح دیگری از نیاز، اهمیت پیدا می کند و محرک رفتار خواهد شد.
نیازها به همین شکل تا پایان سلسله مراتب نیازها اوج گرفته و پس از ارضاء، فروکش کرده و نوبت به دیگری میسپارند.
نیازهای انسان
در این نظریه، نیازهای آدمی در پنج طبقه قرار داده شدهاند که به ترتیب عبارتند از:
1. نیازهای زیستی
نیازهای زیستی در اوج سلسله مراتب قرار دارند و تا زمانی که قدری ارضا گردند، بیشترین تأثیر را بر رفتار فرد دارند.
نیازهای زیستی، نیازهای آدمی برای زندگی خودش است؛ یعنی: خوراک، پوشاک و مسکن.
تا وقتی که نیازهای اساسی برای فعالیتهای بدن به حد کافی تامین نشدهاند، عمده فعالیتهای شخص احتمالاً در این سطح بوده و بقیه نیازها انگیزش کمی ایجاد خواهد کرد.
2. نیازهای امنیتی
نیاز به رهایی از وحشت، تأمین جانی و عدم محرومیت از نیازهای اساسی هر فرد است؛ در واقع نیاز به حفاظت از خود در زمان حال و آینده را شامل میشود.
3. نیازهای اجتماعی
انسان موجودی اجتماعی است و هنگامی که نیازهای اجتماعی اوج میگیرد، آدمی برای روابط معنیدار با دیگران، سخت میکوشد.
4. احترام
اگر افراد نتوانند نیازشان به احترام را از طریق رفتار سازنده برآورند، در این حالت امکان دارد فرد برای ارضای نیاز جلب توجه و مطرح شدن، به رفتار خرابکارانه یا نسنجیده متوسل شود.
5. خودشکوفایی
شکوفا کردن تمامی استعدادهای پنهان آدمی؛ حال این استعداد ها هر چه میخواهد باشد.
همان طور که مازلو بیان میدارد: «آنچه انسان میتواند باشد، باید بشود».
به طبقه بندی مازلو، دو نیاز دیگر اضافه شده:
« دانشاندوزی و شناخت و درک پدیدهها » و « نیاز به زیبایی و نظم »؛ که در حقیقت پیش از نیاز به خود شکوفایی قرار میگیرند.
نظرات و پیشنهادات خود را با ما در میان بگذارید…
دیدگاهتان را بنویسید