• صفحه اصلی
  • محصولات
    • دوره ها
    • کتاب ها
  • مقالات
    • NLP افزایش اثر بخشی فردی
    • اینفوگرافیک
    • روانشناسی
    • زنان
    • مقالات
    • موفقیت
    • نامه های دانش آموختگان
    • دسته قانون جذب
    • کتاب خوانی
    • کلیپ های انگیزشی و موفقیت استاد
  • گالری
  • اپلیکیشن
  • پرسش و پاسخ
    • پرسش و پاسخ
    • شنبه های شروع
    • چهارشنبه های چرا
    • پنج شنبه های پاسخ
  • درباره من
  • تماس با ما
منو
  • صفحه اصلی
  • محصولات
    • دوره ها
    • کتاب ها
  • مقالات
    • NLP افزایش اثر بخشی فردی
    • اینفوگرافیک
    • روانشناسی
    • زنان
    • مقالات
    • موفقیت
    • نامه های دانش آموختگان
    • دسته قانون جذب
    • کتاب خوانی
    • کلیپ های انگیزشی و موفقیت استاد
  • گالری
  • اپلیکیشن
  • پرسش و پاسخ
    • پرسش و پاسخ
    • شنبه های شروع
    • چهارشنبه های چرا
    • پنج شنبه های پاسخ
  • درباره من
  • تماس با ما
حساب کاربری
۰ تومان 0 سبد خرید

ما همیشه دو انتخاب داریم

16 مرداد 1395
ارسال شده توسط زهرا فریدونی
داستانهای موفقیت
78 بازدید

ما همیشه دو انتخاب داریم

 
 

جری مدیر یک رستوران است. او همیشه در حالت روحی خوبی به سر می برد. هنگامی که او محل کارش را تغییر می دهد بسیاری از پیشخدمتهای رستوران نیز کارشان را ترک می کنند تا بتوانند با او از رستورانی به رستوران دیگر همکاری داشته باشند . چرا؟ برای اینکه جری ذاتا یک فرد روحیه دهنده است . اگر کارمندی روز بدی داشته باشد ، جری همیشه هست تا به او بگوید که چگونه به جنبه مثبت اوضاع نگاه کند مشاهده این سبک رفتار واقعا کنجکاوی مرا تحریک کرد ، بنابراین یک روز به سراغ او رفتم و پرسیدم من نمی فهمم ! هیچکس نمی تواند همیشه آدم مثبتی باشد . تو چطور اینکار را می کنی ؟ جری پاسخ داد : “هر روز صبح که از خواب بیدار می شوم و به خودم می گویم، امروز دو انتخاب دارم.

می توانم در حالت روحی خوبی باشم و یا می توانم حالت روحی بد را برگزینم. من همیشه حالت روحی خوب را انتخاب می کنم هر وقت که اتفاق بدی رخ می دهد، می توانم انتخاب کنم که نقش قربانی را بازی کنم یا انتخاب کنم که از آن رویداد درسی بگیرم. هر وقت که شخصی برای شکایت نزد من می آید، می توانم انتخاب کنم که شکایت او را بپذیرم و یا انتخاب کنم که روی مثبت زندگی را مورد توجه قرار دهم . من همیشه روی مثبت زندگی را انتخاب می کنم.” من اعتراض کردم : ” اما این کار همیشه به این سادگی نیست ” جری گفت : “همینطور است. کل زندگی انتخاب کردن است. وقتی شما همه موضوعات اضافی و دست و پاگیر را کنار می گذارید، هر موقعیتی، موقعیت انتخاب و تصمیم گیری است.

شما می توانید انتخاب کنید که چگونه به موقعیتها واکنش نشان دهید. شما انتخاب می کنید که افراد چطور حالت روحی شما را تحت تاثیر قرار دهند. شما انتخاب می کنید که در حالت روحی خوب یا بدی باشید. این انتخاب شماست که چطور زندگی کنید” چند سال بعد، من آگاه شدم که جری تصادفا کاری انجام داده است که هرگز در صنعت رستوران داری نباید انجام داد او درب پشتی رستورانش را باز گذاشته بود. و بعد ؟؟؟ صبح هنگام ، او با سه مرد سارق روبرو شد آنها چه می خواستند؟ پول؟؟؟؟ درحالیکه او داشت گاوصندوق را باز می کرد به علت عصبی شدن دستش لرزید و تعادلش را از دست داد.

دزدان وحشت کرده و به او شلیک کردند. خوشبختانه ، جری را سریعا پیدا کردند و به بیمارستان رساندند. پس از ۱۸ ساعت جراحی و هفته ها مراقبتهای ویژه جری از بیمارستان ترخیص شد در حالیکه بخشهایی از گلوله ها هنوز در بدنش وجود داشت . من جری را شش ماه پس از آن واقعه دیدم . هنگامی که از او پرسیدم که چطور است پاسخ داد : ” اگر من اندکی بهتر بودم دوقلو می شدم ! می خواهی جای گلوله را ببینی؟ ” من از دیدن زخمهای او امتناع کردم ،

اما از او پرسیدم هنگامی که سرقت اتفاق افتاد در فکرت چه می گذشت جری پاسخ داد : ” اولین چیزی که از فکرم گذشت این بود که باید درب پشت را می بستم . بعد ، هنگامی که آنها به من شلیک کردند همانطور که روی زمین افتاده بودم، به خاطر آوردم که دو انتخاب دارم : می توانستم انتخاب کنم که زنده بمانم یا بمیرم. من انتخاب کردم که زنده بمانم ” پرسیدم : ” نترسیده بودی؟ ” جری ادامه داد : ” کادر پزشکی عالی بودند. آنها مرتبا به من می گفتند که خوب خواهم شد اما وقتی که مرا به سوی اتاق اورژانس می بردند و من در چهره دکترها و پرستارها وضعیت را می دیدم، واقعا ترسیده بودم.

من از چشمان آنها می خواندم ” این مرد مردنی است ” می دانستم که باید کاری کنم “.پرسیدم :” چکار کردی ؟ ” جری گفت : ” یک پرستار تنومند بود که با صدای بلند از من می پرسید آیا به چیزی حساسیت دارم یا نه ؟ من پاسخ دادم : ” بله ” دکترها و پرستاران ناگهان دست از کار کشیدند و منتظر پاسخ من شدند. یک نفس عمیق کشیدم و پاسخ دادم ” گلوله ” درحالیکه آنها می خندیدند گفتم : من انتخاب کردم که زنده بمانم . لطفا مرا مثل یک آدم زنده عمل کنید نه مثل مرده ها “. به لطف مهارت دکترها و البته به خاطر طرز فکر حیرت انگیزش ، جری زنده ماند من از او آموختم که  هر روز شما این انتخاب را دارید که از زندگی خود لذت ببرید و یا از آن متنفر باشید. طرز فکر تنها چیزی است که واقعا مال شماست و هیچکس نمی تواند آنرا کنترل کرده و یا از شما بگیرد.

بنابراین، اگر بتوانید از آن محافظت کنید، سایر امور زندگی ساده تر می شوند.

اشتراک گذاری:

مطالب زیر را حتما مطالعه کنید

معصومه-تیموری-فوتبال

داستان موفقیت فوتبالیست ها

ویژگی های بارز افراد موفق

ویژگی های بارز افراد موفق

تا توانی دل بدست آور, دل شکستن هنر نمی باشد

تا توانی دل بدست آور, دل شکستن هنر نمی باشد

زندگی زیبا

زندگی زیبا به خودمان بستگی دارد

زندگی زیباست امتحان کنید...

زندگی زیباست امتحان کنید…

حکایت دولت و خردمندی

قدیمی تر خدایا شکرت!!
جدیدتر داستان پیرمرد و فرزند

دیدگاهتان را بنویسید لغو پاسخ

دسته‌ها
  • NLP افزایش اثر بخشی فردی
  • اینفوگرافیک
  • پنج شنبه های پاسخ
  • تست های روانشناسی
  • تغییرات سریع فردی
  • جذب ثروت
  • جملات کوتاه
  • چهارشنبه های چرا
  • داستانهای موفقیت
  • دانلود کتاب الکترونیک در زمینه موفقیت
  • دسته قانون جذب
  • روابط خاص زناشویی
  • روابط فردی
  • روانشناسی
  • روانشناسی کودک
  • زنان
  • زندگی مشترک
  • زندگینامه افراد موفق
  • زندگینامه زنان موفق
  • شادی و شادکامی
  • شنبه های شروع
  • کتاب خوانی
  • کتاب های بیست دقیقه ای
  • کلیپ های انگیزشی
  • کلیپ های انگیزشی و موفقیت استاد
  • گالری
  • مذهبی
  • مقالات
  • موفقیت
  • موفقیت زنان
  • نامه های دانش آموختگان
  • نکته های ناب
آخرین دیدگاه‌ها
  • باران در بیوگرافی استاد معصومه تیموری
  • اجتمانو در داستان موفقیت فوتبالیست ها
  • فریبرز کاوه در جملاتی از دکتر آزمندیان
  • زهرا جودی در مرگ خاموش
  • راحیل در میخواهید شوهرتون رو تو مشتتون بگیرید؟ (راهکارهایی برای مطیع کردن همسر)
Instagram Telegram Aparat