شک به همسر و تاثیر آن روی زندگی

شک

با توجه به سوالات شما و درخواست شما به ادامه بررسی شک به همسر و تاثیر آن روی زندگی :

دو محور اصلی و بسیار مهم هر رابطه‌ای و به‌ خصوص در زندگی مشترک ، اعتماد و احترام است‌ و اگر هرکدام از این دو محور آسیب ببینند ممکن است رابطه کاملاً از بین برود.

در حقیقت این دو ،خط قرمز‌هایی هستند که هیچگاه نباید از آنها عبور کرد.

به محض اینکه بی‌اعتمادی در رابطه‌ای به‌ وجود بیاید رابطه به سمت ویرانی می‌رود.

شک به همسر از آن چیزهایی است که می‌تواند هم احترام و هم اعتماد را در زندگی زناشویی از بین ببرد و به‌ تدریج پناهگاه امن خانه و زندگی مشترک را به جهنمی تبدیل کند.

هر‌کدام از ما دست کم یکبار در زندگی شک را تجربه کرده‌ایم ولی شک در هیچ کجا مثل زندگی مشترک و شک به همسر نمی‌تواند مخرب باشد.

شک به همسر عشق را می‌کشد

وقتی آدم‌ها همدیگر را دوست دارند، به هم عشق می‌ورزند و به هم اعتماد دارند اما از لحظه‌ای که شک به همسر و عدم‌ اعتماد و کنترل در رابطه‌ای به‌ وجود می‌آید

ذره ذره عشق بین زوجین رو به زوال می‌رود و دو طرف از هم دور می‌شوند.

البته اگر هر دو طرف دست از شک و کنترل هم بر‌دارند دوباره می‌توانند باز به هم نزدیک ‌شوند چون هیچ‌گاه عشق با نیت‌های منفی، عدم‌اعتماد و سوءظن نمی‌تواند در یک جا جمع شود.

صورت مسئله را پاک نکنید

متاسفانه ترس و نگرانی را در مکالمات اکثر آدم‌ها می‌بینیم.

این روزها وقتی با آدم‌ها حرف می‌زنیم می‌بینیم که ترس و نگرانی پشت اکثر حرف‌ها و رفتارهای آن‌ها وجود دارد، در حقیقت از یک چیزی نگران هستند!

حال اگر این نگرانی‌ها وارد زندگی مشترک شود، ‌مثلاً یکی از زوجین با خود مدام فکر کند وقتی همسرش از او دور است «مبادا با کس دیگری حرف بزند!»،

«مبادا از کس دیگری خوشش بیاید!» و…این مبادا‌ها که خود شخص آن‌ها را در ذهنش می‌سازد

همه تبدیل به نگرانی‌های جدیدی در زندگی می‌شوند و فرد برای اینکه از آن‌ها خلاص شود شروع می‌کند به کنترل‌ کردن طرف مقابل.

با این رفتارها فرد می‌خواهد صورت مسئله را در بیرون پاک کند، و به سراغ حل مسئله در درون خودش نمی‌رود.

در واقع افرادی که سوءظن‌های زیادی دارند ، شک به همسر دارند و یا کنترل گر هستند

در بیرون نباید به‌ دنبال چاره باشند بلکه باید در درون خودشان به دنبال راه حل بگردند.

آنها به‌ خودشان شک دارند

در همه ما یک حس مالکیت وجود دارد، در واقع آدم‌ها نسبت به هرچیزی که دوست‌ دارند

نوعی احساس مالکیت دارند و این حس ناشی از یک ترس درونی است، ترس از دست دادن.

در حقیقت پشت رفتارهای کنترل‌گر و سوءظن‌آمیز ، ترس از دست‌دادن وجود دارد.

این افراد انگار در وجودشان چیزی را کم دارند و جای چیزی برایشان خالی است و می‌خواهند به نوعی این جای خالی را پر کنند.

در حقیقت رفتارهای شکاکانه و سوءظن آمیز آن‌ها نسبت به بیرون و آدم مقابلشان نیست

بلکه این شک نسبت به‌ خودشان است و به نوعی طرف مقابل و اتفاقات مختلف آینه‌ای است برای آن‌ها تا خودشان را ببینند.

وقتی من نسبت به‌ خودم شک داشته‌ باشم یعنی به توانایی‌ ها و دوست‌ داشتنی‌ بودن خودم شک دارم و شک دارم که آنقدر خوب باشم که طرف مقابل حاضر شود با من بماند.

ولی اگر من اطمینان داشته باشم که آنقدر خوبم که طرف مقابل با من می ماند دیگر نیازی ندارم با رفتارهای کنترل‌ گر ، طرف مقابل را مجبور کنم که با من بماند.

یعنی دارای خود باوری و اعتماد به نفس کافی هستم و باور دارم طرف مقابل به خاطر من در این رابطه می ماند.

ولی کسانی که به‌ خودشان و تواناییها یشان شک دارند، لاجرم فرافکنی کرده و دچار شک به همسر می شوند.

چون فکر می کنند آنقدرها خواستنی نیستند که طرف مقابل به این رابطه وفادار بماند!

حریم خصوصی کجاست؟

هر آدمی یکسری حریم و حدودی دارد که دوست ندارد کسی وارد آن شود.

این حریم یک چیز کاملاً نانوشته است که برای هر کسی مهم است اما گاهی بعضی افراد آن حریم را حفظ نمی‌کنند و وارد حریم شما می‌شوند.

مسلماً این مورد شما را ناراحت می‌کند و اگر به طرف مقابل تذکر ندهید روز به روز از او دورتر می‌شوید.

اگر زن و شوهر هم این حریم را رعایت نکنند ممکن است روز به روز از هم دورتر شوند.

حریم‌های شخصی بسیار مهم است.

در زندگی هر کدام از ما بخش‌هایی وجود دارد که فقط برای خودمان است و اصلاً دلیلی ندارد فرد دیگری را وارد این حریم‌‌ها کنیم.

این حریم شخصی برای افراد مختلف متفاوت است،

ممکن است یک فردی ایمیل‌ها و تلفن‌ هایش در حریم شخصی‌ اش باشند و ممکن است

برای فرد دیگر مثلا ایمیل‌ هایش در حریم شخصی ‌اش نباشند. به مرور می‌توان حریم شخصی آدم‌ها را فهمید.

به قول جبران خلیل جبران در کنار هم بایستید اما نه بسیار نزدیک.

وقتی خودتان مقصر هستید

اگر از همان ابتدای زندگی زناشویی شروع به کنترل همسرتان بکنید از ترس اینکه مبادا او روزی نسبت به شما غیر متعهد شود،

در واقع ناخودآگاه او را به سمت غیرمتعهد شدن سوق می‌دهید،

یعنی آنقدر کنترل‌ هایتان همسرتان را از شما دور می‌کند که ممکن است به سمت غیرمتعهد شدن هم برود.

اگر همیشه ترس از دست دادن همسرتان را دارید یا شک به همسر دارید، دو راه بیشتر ندارید

یکی اینکه از همان ابتدا و در دوران آشنایی آنقدر او را خوب بشناسید تا با توجه به شخصیت او این ترس و شک به همسر برطرف شود

و راه دوم اینکه، آنقدر در رابطه و زندگی زناشویی خود عشق و محبت بگذارید که همسرتان نتواند به فرد دیگری فکر کند و کاملا در زندگی با شما سیراب شود.

با همسر شکاک چطور برخورد کنیم؟

در این مقاله و مقاله های بعدی به بررسی راهکارهای مناسب در مواجه با مردان شکاک میپردازیم .

خیلی وقت ها این خود ما هستیم که از همسر آرام و سالممان، مردی شکاک و بیمار می سازیم.

رفتارهای اشتباهی که نمونه شان را در بالا گفتیم، می توانند ریشه های اعتماد را در زندگی مشترک بخشکانند.

و شک کردن و ترسیدن را به عادتی همیشگی برای یک مرد تبدیل کنند عادتی که حتی در روزهای سر به راه بودن شما هم از سر او بیرون نمی رود.

 هرگز در خانه حبس نشوید

فکر می کنید مشکل اصلی همسرتان کار شماست؟

 اگر محل کارتان یا واحدی که در آن کار می کنید تغییر کند، این مشکل حل می شود؟

 شاید حق با او باشد و مشکلی جدی در این مورد وجود داشته باشد اما اگر با تغییر کارتان چیزی تغییر نکرد، می توانید با اطمینان بگویید همسری شکاک دارید.

 حالا برای رها شدن از حساسیت هایش باید چه کنید؟ در خانه بنشینید و کارتان را رها کنید؟ فیلم قرمز را یادتان هست؟

 «هستی مشرقی» برای پایان دادن به حساسیت های همسرش حاضر شد کارش را هم رها کند اما حتی بعد از چنین تصمیمی، شک کردن های مرد هر روز بیشتر و علائم جنونش آشکار تر شد.

پس اگر برای رفع مشکلی که در محیط کارتان وجود داشته تلاش کرده اید اما بحران های زندگیتان آرام نشده اند، باج ندهید و با پذیرفتن مقصر بودنتان در خانه ننشینید.

 همسرتان باید بداند در برخی از محدوده های زندگی شما نباید وارد شود و به زور نباید شما را به گرفتن تصمیم هایی وادار کند.

 این حق شماست که زندگیتان را همان طور که پیش از بودن او پیش می بردید پیش ببرید. پس به خاطر حساسیت های بی موردش از اجتماع فاصله نگیرید.

 

 

یکبار هم که شده روی صندلی داغ بنشینید

 شاید بتوانیم بگوییم برخی مرد ها در شخصیتشان حسادت منفی و بیمارگونه را ندارند اما این موضوع به معنای آن نیست که هرگز به همسرشان شک نمی کنند.

 هر جا رشته کار از دست شما دربرود و قانون هایی که گفتیم نادیده گرفته شود، ممکن است پای شک هم به زندگیتان باز شود.

 اگر رابطه ای آرام و سالم دارید و می خواهید این آرامش را برای همیشه حفظ کنید. بهتر است هر هفته با همسرتان در مورد زندگیتان صحبت کنید و به نقد بی غرض و بدون تنش همدیگر بپردازید.

ما به شما توصیه می کنیم هر هفته در ساعتی مشخص به یک کافی شاپ، پارک یا محلی معین بروید. و در مورد اتفاق هایی که در هفته گذشته افتاده با هم صحبت کنید.

 در ابتدای صحبتتان از نکات مثبت شروع کنید و رفتارهایی که به شما آرامش داده و برایتان لذت بخش بوده را به زبان بیاورید بعد از آن سراغ موضوعاتی بروید که شما را آزار داده یا نگران کرده است.

 اگر راه و رسم انتقاد کردن را نمی دانید به مطلبی که در شماره ۱۲۳ سیب سبز آوردیم مراجعه کنید.

 با این روش شما و همسرتان یاد می گیرید دلخوری ها را روی هم انباشته نکنید و البته واقعیت آنچه شما یا او را به شک انداخته را هم آشکار کنید.

 تا حد امکان روی نقطه حساس دست نگذارید

همسر شکاک

همه مرد ها چه حسود باشند و چه نه، چه شکاک باشند و چه نه در مورد یک موضوع واحد حساسیت دارند:«مردهای دیگر!».

 همه مرد ها دوست دارند یکه تاز زندگیشان باشند. و ورود هر مرد دیگری که به این یکه تازی خدشه وارد کند می تواند از آن ها فردی غیرقابل تحمل بسازد.

 اشتباه نکنید، منظورمان ایجاد مثلث عشقی و رابطه های خارج از چارچوب ازدواج نیست.

 آن ها گاهی حتی تحمل شنیدن حرف هایی در مورد برادر و پدر شما را هم ندارند.

 اگر فکر می کنید او از کارهای فنی سر درنمی آورد و به اندازه «پدر»تان حرفه ای نیست،

 اگر فکر می کنید مثل «برادر»تان در خانه به همسرش کمک نمی کند یا اینکه اگر تصور می کنید

 به اندازه «شوهر همکار»تان منظم و قانونمند نیست و این فکر ها را در مقابل او به زبان می آورید، با دست خودتان طناب دار زندگی مشترکتان را می سازید.

مرد ها از مقایسه شدن بیزارند. و از اینکه حتی در حد همین جملات پای مرد دیگری به زندگیشان باز شود، کلافه می شوند.

 پس هرگز بساط مقایسه را مهیا نکرده و تصور نکنید. شنیدن این جملات یا تعریف کردن از مردهای دیگر در مهمانی ها می تواند همسرتان را در موردی خاص فعال تر و باانگیزه تر کند.

 اگر تجربه ای دارید که مایل به در میان گذاشتن آن هستید ما منتظریم.

 با همسر شکاک چطور برخورد کنیم؟

در برخورد با همسر شکاک :

بهتر است دزد و پلیس بازی نکنید

در حقیقت باید گفت پنهان کردن یک موضوع ساده و بی اهمیت می تواند حال یک همسر شکاک را از قبل هم بدتر کند.

برای اینکه او توانایی اعتماد کردن را به دست بیاورد، در قدم اول باید صداقت را از سوی شما ببیند.

نمی دانیم همسرتان چه گذشته ای داشته و از کودکی تا امروز چه اتفاق هایی برایش افتاده که از او مردی شکاک ساخته.

اما می دانیم که پنهان کاری و آشکار شدن دروغ ها می تواند هر مرد سالمی را برافروخته کند و به تردید بیندازد.

پس با دست خودتان زمینه ویران شدن زندگی مشترکتان را فراهم نکنید.

تصور نکنید تنها در مورد موضوعات مهم که تاثیری بزرگ در زندگی شما می گذارند باید صادق باشید.

سعی کنید مرز ها را پررنگ کنید

فکر می کنید صداقت و یکرنگی یعنی برداشتن همه مرز ها؟ همین اشتباه ممکن است زندگی آرام شما را خیلی زود به باد دهد.

اگر همکار شما بی اطلاع از اینکه متاهل هستید از شما خواستگاری می کند، هرگز حتی برای خندیدن این موضوع را با همسر شکاک خود در میان نگذارید.

اگر حتی تصور می کنید در ای میل یا شبکه های اجتماعیتان موضوع حساسیت برانگیزی رد و بدل نمی شود، هرگز رمز آن ها را در اختیار همسرتان نگذارید .

 البته خودتان هم حتی در صورت موافقت همسرتان هیچ وقت چنین راه هایی را امتحان نکنید.

به سراغ گذشته نروید

در واقع باید بگوییم که نه به گذشته همسرتان سرک بکشید و نه اجازه دهید او به گذشته شما وارد شود.

زندگی مشترک شما درست از همان لحظه ای که قبول کردید در کنار هم باشید شروع شده .

 نگذارید ورق زدن برگ های قبلی زندگیتان که هیچ ارتباطی به زمان حال شما ندارد، بین شما فاصله انداخته یا همسرتان را در مورد شما به شک بیندازد.این کار می تواند ذهن شکاک شما را متشوش کند .

اگر قبلا سابقه نامزدی شکست خورده ای را داشته اید، آن را از همسرتان پنهان نکنید . تیتروار چنین واقعیتی را به اطلاع شریک زندگیتان برسانید اما دلیلی برای ورود به جزئیات وجود ندارد.

رازهای رابطه تمام شده، دلیل ریز و درشت جدا شدنتان از هم و مسائلی از این دست را با همسرتان در میان نگذارید.

شنیدن این موضوعات دردی از رابطه شما دوا نمی کند و باید به خاطر داشته باشید گرچه همسرتان یکی از نزدیک ترین دوستان شماست اما در هر رابطه دوستی رازهایی هم باید وجود داشته باشد.

همسر شکاک شما بمکن است با دانستن جزییات زیاد درگیری ذهنی بیشتری پیدا کند .

هرگز نگذارید در مورد موضوعاتی که مربوط به گذشته شماست بیش از حد سوال بپرسد.

حق شماست که رازهای خودتان را داشته باشید و در مکان های خصوصیتان احساس امنیت کنید.

پس او را به حوزه هایی که فقط و فقط متعلق به خودتان است وارد نکنید و خودتان هم به چنین محدوده هایی از زندگی او وارد نشوید.

هشدار! تکراری نشوید

خیلی وقت ها مرد ها از تصور اینکه برای همسرشان تکراری شده اند و نمی توانند اشتیاق شریک زندگیشان را از این رابطه ببینند کلافه می شوند.

اگر همسرتان احساس کند فراموش شده، نادیده گرفته می شود یا به اندازه دیگران در شاد کردن شما توانمند نیست، ممکن است آسیب زیادی ببیند. این خودش به تنهایی می تواند او را به همسر شکاکی تبدیل کند .

او باید در همه لحظات زندگی مشترکتان بداند قلب شما را در اختیار دارد و جز او به کس دیگری فکر نمی کنید.

برای رسیدن به این هدف، کافی است از ابزار عشق به شریک زندگیتان نترسید و مثل روزهای اول محبت کلامی و رفتاریتان را به نمایش بگذارید.

تصور نکنید از شما گذشته یا اینکه بعد از این همه سال حتما همسرتان می داند چقدر دوستش دارید!

باور کنید همه زندگی ها به تزریق هر روزه عشق نیاز دارند و حتی اگر ۳۰ سال هم از ازدواجتان گذشته، نباید بگذارید شرم یا ترس از بیان احساسات میان شما فاصله بیندازد.