عشق و عاشقی های دوران دانشجویی

عشق و عاشقی های دوران دانشجویی
داستان کوتاه
هیچ گاه اولین روزی که او را دیدم از یادم نمی رود. در راهروی سالن دانشگاه نگاهمان به هم گره خورد؛ تا به حال به این اندازه سنگینی یک نگاه را احساس نکرده بودم.
آن شب تا صبح خوابم نبرد. دائم چهره اش را تصور می کردم اصلا نمیتوانستم یه لحظه به او فکر نکنم. لحظه شماری میکردم که دانشگاه بروم که او را ببینم؛ و هربار که میدیدمش احساس میکردم صدای ضربان قلبم را همه میشنوند، دست و پایم را گم کرده بودم، استرس شدیدی داشتم اما خوشحال بودم هر لحظه فکر میکردم الان قلبم از کار می افتد. تقریبا داشتم به این نتیجه میرسیدم که این احساس دوطرفه هستش.
خیلی طول نکشید که رابطه عاطفی بین ما آغاز شد آن هم با گفتن این جمله از طرف او: ” تو تنها دختری هستی که توی دنیای منی” بی هوا این جمله را گفت؛
او نفهمید به کجای قلب من شلیک کرد که من دیگر هیچ وقت خوب نشدم، من غرق عاشقانههای اون بودم که یکدفعه به خودم آمدم، دیدم اگر یک روز او را نبینم انگار چیزی گم کردم، اصلا حال و حوصله کسی جز او را نداشتم. او همه کس من و من همه کس او شده بودم، از آرزوهایمان برای هم می گفتیم از آیندهای که قرار است باهم بسازیم.
من مرد رویاهایم را پیدا کرده بودم و این برای من خود خوشبختی بود دیگر چیزی برایم اهمیت نداشت، یک بار به من گفت دچار یعنی عاشق و فکر کن که چه تنهاست اگر ماهی کوچک حوض، دچار آبی دریای بی کران باشد، درست می گفت، ما هر دو دچار شده بودیم اما فقط آبی دریای بی کران را یادمان رفته بود…
عشق های بی حساب کتاب
عشق هایی که در دوران دانشجویی سر راه دانشجویان قرار می گیرد نیازمند چاره جویی اساسی هستند؛
در غیر این صورت باید منتظر آسیب های غیرقابل جبرانی باشیم و شاهد نسلی باشیم که با آرمانهای واقعی دانشجو و رسالت ناب دانشگاه فرسنگها فاصله داشته باشد.
دنبال خوب خودت باش!
یکی از نیازهای اولیه انسان ها ازدواج است البته ازدواج یک فرایند پیچیده است، که چندین نیاز انسان را شامل می شود؛ در ازدواج، ما باید کسی را هم سان خودمان پیدا کنیم نه شبیه خودمان؛ یعنی مناسب حال خودمان.
در حالی که اکثر مردم وقتی صحبت از ازدواج میشود به دنبال یک فرد خوب هستند، درحالی که اولا خوب اصلا تعریف ندارد، دوما امکان دارد این خوب مناسب حال ما نباشد مثلا یک دختر فقیر فکر میکند اگر با یک پسر بسیار ثروتمند ازدواج کند خوب است و حتما خوش بخت خواهد شد در حالی که این فرد بعدا در خانواده این پسر تحقیر خواهد شد و از زندگی اش لذتی نمی برد.
از قدیم گفتن کبوتر با کبوتر باز با باز
این همان مبحثی است که در منابع دینی تاکید می شود که ما از آن به عنوان همسان گزینی یاد میکنیم که همسان گزینی یک گام مقدماتی دارد به نام شناخت درست از خود یعنی من در درجه اول خودم را درست بشناسم که این شناخت باعث می شود بهتر بتوانم کسی که مناسب حال من است را پیدا کنم.
پس اگر بخواهیم ازدواج درستی داشته باشیم نیاز به خودشناسی داریم، نیاز به مهارت جستجو و پیدا کردن ملاک مورد نظرمان در طرف مقابل هستیم.
دانشگاه برویم و ازدواج کنیم.
خیلی از افراد در دوران دانشجویی تازه با فرد مخالف ارتباط برقرار میکنند حتی گاهی برای اولین بار با جنس مخالف غریبه هم کلام میشوند؛
در نتیجه فرد دچار احساسی میشود که عشق نیست بلکه اشتباهی است در تشخیص احساسش در حالی که فرد گمان میکند عاشق شده است و در خیالاتش برنامه ریزیهایی میکند که در اغلب موارد همه چی خراب میشود و این جوان را دچار افسردگی و سرخوردگی میکند همین جوان برای فراموش کردن این احساس و جبران خلا آن خیلی زود وارد رابطه عاطفی دیگری میشود و متاسفانه به حلقههای غلط یکی پس از دیگری به این زنجیره احساس اضافه میشود.
فرهنگ سازی
مهمترین کار رسانهها ؛ دانشگاهها و خانوادهها آموزش مهارتهای ازدواج درست هست مثلاً مساله اختلاف سنی در ازدواج که باید به جوانان یاد داد مسلما به طور طبیعی این اختلاف در دانشگاهها خیلی امکان پذیر نیست.
پس لازم است اولویت بندیهای درست در ازدواج به جوانان آموزش داده شود.
عشق موجب موفقیت می شود یا مانع پیشرفت است؟
فرض می کنیم که رسیدن به معشوقه هم از عشق تا همنشینی، راه طولانی در پیش دارند و برای یک جوان کم سن و سال قطعا مسیر دشوارتری خواهد بود،
تازه این اول ماجراست ذهن که درگیر شود افت تحصیلی شاید کمترین آسیب این دوران به شمار بیایید افسردگیهای حاد دوران دانشجویی یکی از بدترین بحرانهایی است که پیش روی این عشق های آنی است که متاسفانه گریبان دانشجویان را سخت گرفته دختر و پسر هم نمیشناسد.
عشق اتفاق قشنگی است که برای همه انسانها رقم خورده و یا خواهد خورد؛ خواه از نیمکت های خیس حیاط دانشگاه شروع شود یا از… عشق و دانشگاه هر دو فرصتهای بزرگ و مهم در زندگی جوانان هستند که اگر توجه درست به آنها داشته باشیم میتوانیم از مخاطرات ممکن در امان باشیم.
متن اصلاً قصد ندارم منکر عشق شوم یا به همه عشقهای دوران دانشجویی سیلی بزنم اتفاقا به نظرم یکی از کارکردهای پنهان محیط دانشگاه همسریابی نیز هست؛ فقط در این مطلب قصد داریم از خوبیها و بدیهای عشقهای این دورۀ زندگی بگوییم و چیزی که در پایان هدف است دستیابی همه جوانان به آرامش واقعی است البته با اندکی تامل و صبوری.
قرار نیست عشق مردود بشود اما شاید بتوان نگاه زیباتری به مقدس ترین نعمت خدا داشته باشیم.
نظرات و پیشنهادات خود را با ما در میان بگذارید…
دیدگاهتان را بنویسید