خود را باور کنید

خود را باور کنید
همه روانشناسان می گویند که ما باید به خود ایمان بیاوریم و این کاملا منطقی است. اما قبل از انکه به خود ایمان بیاورید باید حرفهای خود را باورکنیم. معمار بزرگ انقلاب اسلامی همیشه تاکید داشتند که خودتان را باور کنید . وقتی صحبت از قول و تعهد به میان می آید بسیاری از انسانهای ضعیف و بی اراده می شوند . می گویند که فلان کار را انجام خواهند داد ولی نمی دهند . فقط تعهداتی را می پذیرند که از عهده آنها برمی آیید . اگر لازم است کمتر قول بدهید و کمتر تعهد کنید اما اگر چنین کردید به تعهدات خود پایبند بمانید . بتدریج قول شما، قانون شما خواهد شد و آن وقت است که واقعا به خودتان ایمان خواهید آورد . آدمها از آواز خواندن در زیر باران ترانه ها می سازند اما در زندگی واقعی وقتی خیس می شوند ، غر می زنند . انسان امروز، ارزشی بی اندازه برای راحتی و آسایش خود قائل شده است! بخش اعظم استرس ها و نگرانی های ما ناشی از همین اعتیاد ما به آسایش و راحت طلبی است . راحتی بیش از اندازه ، کسالت به بار می آورد . انباشتن مغز با این بایدها و نبایدها به بی تحرکی مغز می انجامد . هر چه کمتر برای نوع زیستن و احساسات خود ، قانون وضع کنید ، راحت تر می توانید در مقابل ، واکنش نشان دهید و همه ما در زندگی با ناملایمات روبرو می شویم ، مورد انتقاد قرار می گیریم ، طرد می شویم ، خسته و بی پول می شویم . وقتی روزهای بد از راه می رسند آنها را به عنوان بخشی از فرایند زندگی بپذیرید . هر چه باشد زندگی ، تنوع هم می خواهد ! نکته دیگر اینکه کارآیی شهامت غالبا بیشتر از هوش است و این بعضی ها را آزار می دهد . این را به عنوان یک اصل بپذیرید / پاداشها همیشه نصیب کسانی می شوند که یا شهرت خود را به مخاطره انداخته اند ، یا پول خود را و یا هر دو را .
نتیجه :
شهامت ، به معنی فقدان ترس نیست . شهامت ، عمل کردن علیرغم ترس است . کسانی که در زندگی هیچ کاری انجام نمی دهند درست به اندازه کسانی که دست به مخاطرات بزرگ می زنند ، می ترسند. تنها فرقش این است که گروه اول از چیزهای کوچک و پیش پا افتاده می ترسند . حال که قرار بر ترسیدن است چرا از چیزهای بزرگ نترسیم ؟ . آیا فقط از آنهایی که درس گرفته اید که تحسینتان کرده اند و دلسوزتان بوده اند ؟ و آیا درس نگرفته اید از آنانی که طردتان کرده اند و رو در رویتان ایستاده اند ؟ اغوا کننده است که انسان خود را در محاصره دوستان و همکارانی ببیند که حرفهای دلخواه او را می زنند و تاییدش می کنند . با این ترتیب وقتی اوضاع به هم می ریزد دست کم کسانی هستند که به او بگویند . تقصیر تو نیست ! اما چه خوب است کسانی هم باشند که ما را به مبارزه بطلبند.
دیدگاهتان را بنویسید