احساس خوشبختی و رسیدن به موفقیت
هدفی را که در ذهن دارید و برای آن تلاش میکنید درنظر بگیرید. فرض کنید که به هدفتان رسیدهاید و موفق شدهاید. آیا رسیدن به موفقیت، همان احساس خوشبختی است؟ آیا در آن زمان، احساس خوشبختی میکنید؟
چیزی که واقعا ناراحتکننده و تاسفبار است؛ این است که بعد از رسیدن به موفقیت، احساس خوشحالی نکنیم!
اما چنین احساسی از کجا ناشی میشود؟
مگر غیر از این است که سالیان سال برای رسیدن به هدفمان تلاش کردهایم تا خوشحال شویم؟
پس چرا حالا که هدف در دستان ماست، احساس شادی نداریم؟
پاسخ این سوالها تامل برانگیز است:
برخلاف تصور ما که فکر میکنیم رسیدن به موفقیت یعنی لمس خوشبختی؛ موضوعی بهنام ارزشها معادله را تغییر میدهد.
واقعیت این است که ما زمانی احساس خوشبختی میکنیم که اتفاقی مطابق با ارزشهای ما رخ دهد!
چند مثال ساده میزنیم:
در جامعهی کنونی ایران، احترام به والدین ارزشی اساسی محسوب میشود. وقتی میبینید که والدینتان خوسحال و شاد هستند، شما نیز ناخواسته خوشحال میشوید. در این صوت خوشحالی آنها برای شما ارزش محسوب میشده است. درنتیجه موفقیت برایتان شادی به ارمغان آورده است.
اما موقعیتی را تصور کنید که برای رسیدن به موفقیت، باید افرادی را از مسیر خارج کنید. مثلا باید بهترین دوستتان را اخراج کنید. دوستی که این کار را با او شروع کردهاید. درنتیجه زمانی که به موفقیت میرسید، میبینید که آنطور که باید خوشحال نیستید. اما چرا؟
چون اخراج دوستتان، او را بسیار ناراحت کرده و خوشحالی او برای شما ارزش بوده است. متوجه منظورم شدید؟
اما چه باید کرد؟
گاهی اوقات، انجام بعضی امور اجتناب ناپذیر است. اما این جمله را آویزهی گوشتان کنید:
«موفقیت واقعی در شاد کردن دیگران است. هرگز با شادکردن دیگران، ناراحت نخواهید شد.»
درنتیجه در مسیر موفقیت، تلاش کنید دیگران را نیز شریک کنید. بگذارید همه باهم موفق شوید و احساس خوشبختی را گسترش دهید. هیچ شادیای بالاتر از خوشحالکردن دیگران نیست.
با این کار، پیروزیهای بعدی خودتان را نیز تضمین میکنید.
بهترین انسانهای دنیا و البته موفقترینشان، خوشبختی را از دیگران دریغ نکردهاند. آنها با این کار به زندگی خود رونق دادهاند و از طرفی نیز در شادی دیگران شریک شدهاند. یادتان باشد که اگر در تمام مسیرها، تنها رسالتتان شادی دیگران باشد، بزرگترین موفقیت زندگیتان را بهدست خواهید آورد.
دیدگاهتان را بنویسید