چرا آقایان بعد از ازدواج پشیمان می شوند؟ (پشیمانی در ازدواج)
چرا آقایان بعد از ازدواج پشیمان می شوند؟ (پشیمانی در ازدواج)
مقدمه
یک پسر با هزار امید و آرزو قصد ازدواج با دختر مورد علاقه اش را دارد،
همه چیز را فراهم می کند.
همه صحبت هایشان را کرده اند و به تفاهم رسیده اند.
اما یکدفعه ورق برمیگردد و آقای داماد اعلام می کند که آمادگی ازدواج ندارد!
چرا؟ یکدفعه چه اتفاقی افتاد؟ چرا از دختری که برای ازدواج انتخاب کرده بود کناره گیری می کند؟
از بین هزاران علت برای فراری دادن آقا داماد که عروس خانم ها مرتکب آن می شوند این چند دلیل زیر، شایع ترین آنها بوده است:
از اینکه زیر بار مسئولیت بروند می ترسند.
اصولا مراسم خواسنگاری و بله برون به خوبی سپری می شود.
اما وقتی رابطه رسمی می شود، آنگاه توقعات جدی مطرح می شود و پسر با یک شرایط سخت و دشوار روبرو می شود،
و حس می کند که نمی تواند یک زندگی مشترک را تشکیل دهد.
احساس تنهایی و ناتوانی بزرگترین عاملی است که باعث می شود یک مرد، از رابطه عاطفی اش فرار کند و همه چیز را به هم بزند.
به نظر شما در این مواقع باید چکار کرد؟
در ابتدا خانواده پسر باید به این اطمینان را به او بدهند که در کنارش هستند و در مشکلات به او کمک می کنند.
اما اگر باز هم پسر حاضر نشد که با وجود حمایت های اطرافیان ازدواج کند، شما هم کنار بکشید.
چون این مرد به احتمال زیاد آمادگی روحی خوبی برای ازدواج ندارد و اگر ازدواج کند شما باید مدام بار زندگی او را به دوش بگیرید.
از اینکه او را مجبور به ازدواج کنید.
اگر پسر تحت فشار خانواده اش تن به آشنایی و ازدواج دهد، امکان اینکه پسر وسط راه پشیمان شود بیشتر است.
پسرهایی که گزینه ازدواج آنها مورد تایید خانواده شان نیست یا اینکه خانواده پسر را در سن خاصی مجبور به ازدواج می کنند،
این پسر ها هم در میانه راه امکان دارد که پشیمان شوند و همه چیز را به هم بزنند.
توقع زیاد دخترها
بعضی از دخترها در ذهن خود نیازهایی را پرورش می دهند و به امید اینکه شاهزاده سوار بر اسب سفید از راه برسد و تک تک آرزوهایشان را برآورده کند.
ولی هنگامی که این اتفاق برای دخترخانم نمی افتد و آرزوها برآورده نمی شود،
چون همه می دانند که حتی اگر یک پسر همه چیز تمام هم سر راه دختر قرار بگیرد،
باز هم کاستی و نقصی در وجودش وجود دارد چون یک انسان است،
و آن وقت است که دختر خانم زمین و زمان را به هم می دوزند که چرا به دست آوردن عشق واقعی این قدر دشوار و دست نیافتنی است،
و کم کم آقا پسر که اصلا روحش از ماجرا خبر ندارد به دشمنی تمام عیار تبدیل می شود.
ازاینکه واقعیت ها بر ملا شوند.
در نظر سنجی ها عامل 50 درصد جدایی ها بی اعتماد ی به طرف مقابل بوده است،
اما متاسفانه بسیاری از مردم این را درک نمی کنند که حتی دروغ های کوچک هم به اندازه یک خیانت بزرگ رابطه را به هم می زند.
مخصوصا در اوایل آشنایی اگر واقعیت ها گفته نشود، همیشه این شک را ایجاد می کند که نکند به طرف مقابل نتوان اعتماد کرد.
میدانم که این موضوع برای خانم ها هم حیاتی است اما برای آقایان که کمی جدی تر به این قضیه نگاه می کنند مرگ آور است.
مثلا دروغی کوچک، مثل نگفتن سن و سال درست حتی در حد چند ماه، اگرچه برای خانم ها هم ناراحت کننده است،
اما برای پسرها غیرقابل تحمل است، چون حس می کنند به شعورشان توهین شده است.
و با تکرار آن در نخستین فرصت تصمیم می گیرند بدون توضیح از خیر این رابطه بگذرند.
رفتارهای مسموم
وقتی که ساعت ها با نامزدتان هستید، حال اگراو می خواهد به خلوت خود برود نباید آن را به هم بزنید یا بخواهید دائما در ارتباط دورادور با شما باشد.
اصولاً مردان به صورت دوره ای باید خلوت خصوصی خود را داشته باشند.
وقتی آقا در این مرحله به سر می برد باید اجازه دهید که تنها باشد.
ازدواج نیاز به درک متقابل دارد.
خانم ها باید دقت کنند که نیازهای اساسی آقایان و خانم ها کاملا متفاوت است،
یعنی چیزی که برای خانم ها نیازی اساسی است برای آقایان در رده های پایین تر اولویت قرار دارد.
آقایان به پذیرش، تحسین و تشویق نیاز دارند و خانم ها به درک، احترام و تایید اهمیت می دهند.
به خاطر همین بی احترامی به خواسته ها یا حساس نبودن به خواسته هایشان ناراحت کننده است،
و اگر همیشه از این موضوع شاکی باشند رابطه به هم می ریزد مگر اینکه تفاوت نیازها را بشناسند و از راهش موضوع را حل کنند.
با آرزوی خوشبختی برای تمام جوانان.
نظرات و پیشنهادات خود را با ما در میان بگذارید…
دیدگاهتان را بنویسید